پایان نامه ی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار. doc

پایان نامه ی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار. doc

پایان نامه ی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان جانشینان نادرشاه افشار. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 70 صفحه

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)

گرایش تاریخ ایران دوره اسلامی

 

چکیده:

دوام تمدن بشری و قوام حیات ملل در اعصار طولانی تاریخ متکی به رشادتها و جانبازی‌های مردمی است که از موجودیت فردی خود صرفنظر کرده‌اند. تا ثبات و بقای کل جامعه و افراد آن جامعه برقرار بماند. در حقیقت دوام و بقای همه جوامع بشری و تعالی و پیشرفت افراد جوامع بشری و پیشرفت افراد جوامع بشری به تعداد مردم فداکار و از خود گذشته منوط است، ک از منافع فردی خود چشم پوشی می کنند. به مصالح و منافع اجتماع خود کمک و مساعدت قابل توجهی انجام داده‌اند. چنین کسانی عنوان «قهرمان» قوم و جماعت خود می شوند.

در دوره‌های مختلف ستایش جماعات انسانی کثیری را به خویش جلب کرده‌اند. اساساً پیدایش نادر معلول شرایطی است که ایجاب می کند تا چنان مردی با آن گونه کفایت عظیم بدرخشد. و با گردآوری توده‌های مردم مستعد، شمشیرزن و مجاهد، در راه رهایی ایران، نشان دهد که نمایندة روح حقیقی و توان رزمجویی و افتخار آفرینی هموطنان خویش است.

همه مورخان و کلیة استادان علم تاریخ به این نکته واقفند، که مادر دهر تا کنون کمتر مرد بزرگی مانند نادر بوجود آورده باشد، نبوغ فرماندهی، استعداد کشورگشائی، و هوش خداداری نادر، نمی توان شک کرد.

نادر طفل بود که پدرش از دنیا رفت، نادر به دلیل کمی سن نتوانست حاکم قلعه کلات شود به همین دلیل عمویش به این مقام رسید.

وقتی نادر به سن جوانی رسید عمویش این مقام را به او تعویض نکرد، به بهانه جوان بودن نادر، و نادر از طایفه خود فاصله گرفت، و وارد مشهد شد و حاکم خراسان او را به نیابت ایشیک آقاسی باشی معین کرد. و با رشادت و شجاعتی که داشت در ظرف چند سال به منصب مین باشی گری رسید و تا سن سی سالگی بر این مقام بود و همیشه آثار شجاعت و عزم متین از او دیده میشد.

با حملات ترکمن‌ها به خراسان  نادر به فرماندهی قشون منصوب شد و رشادتهای زیادی از خود نشان داد و ترکمنتن را شکست داد.

اگر چه نادر در ایام سلطنت خویش درب طلائی بریا حضرت امام رضا (ع) بنا نکرد و او می خواست مشهد را پایتخت دائمی خود سازد.

اما در قسمت سیاست و کشورداری نادر چندان استعدادی نداشت و هر چه بنا کرد بی اساس و بی پایه بود. چنانکه امپراتوری وسیع وی در نتیجه همین ضعف تشکیلات پس از مرگش در هم پاشید.

باید به خاطر داشت که منصبی که نادر به آنها می داد پاداش شجاعت آنها یا به مناسبت اطلاع آ‎نها بر طرق پول گرفتن از مردم با زور بود، و ربطی به عقل یا شایستگی آنها نداشت. و از اینجا طبعاً می توان دریافت که چرا اشخاص پست در خدمت او به مقامات عالی رسیدند.

همه کسانی که تاریخ نادر را نوشته‌اند متفق القولند که در پنج سال آخر سلطنت نادر، ظلم بی اندازه بر ایرانیان رفته است، تا آنجا که در پنج سال آهر سلطنت نادر، ظلم بی اندازه‌ای بر ایرانیان رفته است، تا آنجا که می توان گفت هیچ دولت متجاوز و غارتگر بیگانه‌ای نیز، در یک سرزمین به استعمار کشیده شده مرتکب آن نوع فجایع بی اندازه نگردیده است. برخی بر این عقیده‌اند که ثروت سرشار هند، زمام هوسهای نادرشاه را سست کرد. او که از خاندان فقیری بود به مجرد دیدن آن همه دفینه و جواهرات آزمند‌تر و حریصتر گردید، و اندیشه‌ای جز بر افزودن سیم و زر و انباشتن آنها در کلات نداشت. نادر در ابتدای امر گشاده دستی وسعة صدر نیز داشت و بکرات دیده میشد که پول را تنها ابزاری برای تحقق اهداف خود در نظر می آورد. حق این است که بگوییم شدت بیماری او که پس از کوری دلاورش رضا قلی میرزا محسوس شد. ابتدا به نوعی خودآزاری و آنگاه مردم آزاری منتهی شد. جمع‌آوری ثروت و زجردادن مردم بیگناه و گناهکار مجاری نمایش هیجانهای روحی وی گشت. بیماری اختلال فکری نادر خود عامل اصلی کشته شدن نادر بدست یارانش گردید.

علی قلی خان برادر زاده نادر شاه او را بقتل رساندند. علی قلی خان تمام فرزندان نادرشاه را بقتل رسانید. و شاهرخ میرزا را که فرزند رضا قلی میزرزا بود را در مشهد زندانی نمود.

علی قلی خان در بیست و هفتم جمادی الثانی سال 1160 هجری، قمری در مشهد مقدس تاج گذاری کرد، و خود را علیشاه نامید. سکه و خطبه بنام خود خواند.

علی شاه بدلیل اینکه به حکومتش مشروعیت بخشد، فرمانی صادر کرد و از ظلم و ستم نادر ابراز انزجار کرد و خود را عادلشاه نامید. تا قلوب مردم ایران را به خود جلب نماید . علی شاه در آغاز سلطنت به باده گساری پرداخت، و گنجینه‌ها و ثروت نادر و اشیای نفیس که پانزده کرور نقد مسکوک که هر کروری بالغ بر پانصد هزار تومان بود را از کلات به مشهد آورد و به این و آن بخشید.

 

مقدمه:

یکی از شخصیت‌های شگرف تاریخ خاور زمین یا حتی جهان در سده‌های اخیر نادر قلی (طهماسبی – نادرشاه) پسر اما مقلی بیک، پوستین دوز خراسانی است، که از میان مردمان فرودست خطة خراسان قد برافراشت. نادر بی گمان در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران زمین یکی از مردانی است که وجودش برای حفظ استقلال کشور و نیز اعادة حیثیت و شرف و آبروی ملت ایران مورد نیاز بوده، و به منزله موهبت و نجات دهنده ای بوده است. در زمانی سخت تاریک که ایران در شرف اضمحلال قطعی بوده و خش‌های مهمی از این سرزمین از پیکر آن جدا شده و به فساد گراییده بود. حکومت غاصب، چپاولگر و بیرحم، مردمان آسیب دید هو پراکنده و درمانده و هر پاره‌ای از کشور در چنگال مهاجمی (عثمانی، روس و …) افتاده بود.

دولت صفوی دو قرن و نیم، ناگهان مثل درخت کهنسال پوسیده‌ای به تندبادی در هم شکست و فروریخت و ملتی که غرق در رفاه و تجمل آسایش و در عین حال در فساد و جهل و بی خیالی و بی خبری بود در گرداب ذلت و فقر و ناامنی فرو رفت. اما ناگهان در میان دود و آتش، و اشک و خون از میان این ملت حوادث دیده تجربه اندوخته، دولتی دیگر سر بر می آورد.

مرد دلاور از گوشه دور افتاده‌ای قد بر می افرازد و دشمنان خارجی که غرب و شمال مملکت ایران را بین خود تقسیم کرده بودند را سرکوب می کند، اما در داخل کشور، چند دستگی و ستم و حق کشی بیداد می‌کند. همه به جان هم افتاده‌اند و به خون هم تشنه بودند کمتر کسی به مرگ طبیعی می میرد و اگر کسی که دارای اسم و رسمی و اعتباری در جامعه دارد بمیرد هزار گونه حرف در مورد مرگش بر لبها جاری می سازند. با تسلیم اصفهان در روز یازدهم محرم سال 1135 هجری، قمری عمر سلسله‌ای که بیش از دو قرن زمام امور جامعه ایرانی را در اختیار داشت به سر آمد، و محمود غلزه، فرزند میرویس، براریکه قدرتی نشست که تا چند ماه پیش تصور آن را نیز بزحمت می توانست در خاطر بپرورد .

افغانان زور گویی و بی عدالتی زیادی را نسبت به مردم بی یارو اصفهان انجام دادند. و هر کجایی از سرزمین ایران که پای افغانان رسید مردم روی خوش به آنان نشان ندادند بلکه با آنان مبارزه می کردند و افغانان را از آن دیار دور ساختند.

شاه سلطان حسین و خانواده او قربانی توطئه‌های پیاپی و بی رحمانه غاصبان قدرت شدند. در این اوضاع و احوال مملکت ایران همسایگان غربی و شمالی ایران ار حرکت باز نیستادند و شروع به تهاجم علیه ایران نمودند، عثمانیها که همسایگان غربی ایران بودند شروع به تصرف مناطق غربی کشور کردند. روس‌ها هم ایالتهای شمالی کشور را به تصرف خود در آوردند.

نادر در سال 100 هجری، قمری در دهکده‌ای و به احتمال قریب به یقین در چادری در چند منزلی جنوب شرقی مشهد در نزدیکی کلات دیده به جهان گشود. نادر به طایفة افشار که قومی تاتار و تابع ایران می‌باشد پیوستگی داشت. این طایفه روزگار خود را به کشاورزی می گذراندند. و به ایرانیها اسب و گوسفند و گاو می روختند. پدر نادر اما مقلی نام داشت با پوستین دوزی امرار و معاش می‌کرد. نادر با طهماسب دوم متحد می‌شود و شکست سختی به افغانان غلزایی وارد می سازد و اشرف افغان و دارو دسته او را از ایران بیرون می‌کند و عده زیادی از افغانان غلزایی را به قتل می رساند و کشور را از شر آنان نجات می بخشد

نادر در (8 مارس 1736 میلادی) 24 شوال 1148 جری، قمری خود را به عنوان نادرشاه و اولین پادشاه سلسله افشاریه تاجگذاری کرد.

نادر نه فقط از نظر نظامی مردی سیاس و مدبر و کاردان و استراتژیستی بی مانند است. بلکه از نظر درک و فهم اوضاع و احوال روزگار و شناخت امور اجتماع و سیاسی و اقتصادی عصر نیز کم نظیر است. هنوز به تاج و تخت پادشاهی نرسیده بود که پیمان‌هایی که طهماسب دوم با همسایگان تجاوزگر بسته بود را غیر قانونی اعلام کرد و متذکر شد که اعتباری ندارد.

براستی در راه تأمین استقلال ایران با دستهای توانای خود «پایه‌های حکومت‌های سلطنتی شرق را به لرزه درآورد» این مرد«حیرت انگیز» که «مرهون عزم راسخ» خود بود در زمینه‌های رفاع از سرزمین خود روحی فعال در کالبد نیمه جان جامعه آن روز ایران دمید.

در امور مذهبی نادر هیچگونه تعصب نداشت و شاید در ایام جوانی به مذهب شیعه اعتقاد داشت.

در سیاست خارجی نادرشاه افشار با درایت و عاقلانه رفتار می‌کرد و در عقد قراردادها با دول خارجی روس و عثمانی کاملاً منافع ایران را در نظر می گرفت .

نادرشاه در شب یکشنبه یازدهم جمادی جمادیالآخر سال هزار و صد شصت هجری، قمری در قتح آباد خبوشان (قوچان) به تحریک علی قلی خان و توسط محمد قلی خان افشار را رومی و عده‌ای از پاسبانان سراپردة دولت نادرشاهی، با همدستی صالح خان قرطوی ابیوردی، نیمه شب داخل سراپردة پادشاه (نادر) شدند، و او را بقتل رسانیدند.

عادلشاه هنگامی که به قدرت رسید. 24 ساله بود. صورتی زیبا و اندامی ورزیده داشت. زور بازوی او بحدی بود که سینی بزرگ مسی را مانند و رق کاغذ از هم می درید. عادلشاه در اعلامیه‌ای که صادر کرد، صریحاً مسئولیت قتل نادر را بر عهده گرفت. او می خواست به شیعیان تکیه کند، لذا در اعلامیه‌اش، فریبکارانه نوشت: چون نادرشاه مذهب شیعه را واگذاشت و اهلش را ذلیل داشت، و جور و ظلمش از حد گذشت، چنانکه خوانخواری گشت که، نشاطش خونریزی بود و از سر بندگان خدا و دوستان علی مرتضی، کله منارها ساخت، پس حکم دادیم که محمد قلی خان افشار، آن غدار را گرفته، از تخت کشید و این عمل را خدمت به عموم مردم و موجب رفاه ملک و ملت دانستیم.

شیوه‌هایی که عادلشاه برای تثبیت خود به کار می گرفت طوری نبود که در نهایت به سودش تمام شود. زمینه هم در آشفته بازار سیاسی و اجتماعی این دوران برای او مساعد نبود. لذا کمتر از یکسال نتوانست به سلطنت ادامه دهد. اما مرگ نادر برای ایران موهبت نبود. میراث خواران نادر در درندگی و شبعیت و بی رحمی، دست کمی از خود نادر نداشتند. آنها به جان هم افتادند. انگیزه این جنگ خانوادگی البته عمدتا ربودن عنوان پادشاهی و جاذبه سلطنت بود، اما بیم جان و صیانت نفس هم روی دیگر این سکه بود، آنها از همدیگر می ترسیدند و شدیداً نسبت به هم بدبین بودند، و حق هم داشتند. بدعتی بود که نادر، خود در سلامه خویش به ارث گذاشته بود.

ضمن تشکر و سپاسگذاری از استاد راهنما جناب آقای دکتر جعفرپور و استاد مشاور جناب آقای دکتر امامی که در این پایان نامه مرا یاری فرمودند و تجربیات خودشان را در اختیار بنده قرار دادند.

مقدمه:

 

فهرست مطالب:

چکیده

معرفی منابع

مقدمه

فصل اول:

1-1- مسئله تحقیق

1-2- ضرورت و اهداف تحقیق

1-3- فرضیه‌ها

1-4- روش تحقیق

فصل دوم:           

2-1- اوضاع ایران قبل از روی کار آمدن نادر    

2-2- سابقة ایل افشار و تبار نادر

2-3- ایران در عصر نادرشاه (بطور خلاصه)

2-4- بحرانها و شورش‌های دوران نادرشاه

2-5- مرگ نادر و علل آن

2-6- اوضاع ایران بعد از نادر و آشفتگی اردوی نادری

فصل سوم: جانشینان نادر

3-1- اوضاع سیاسی و اجتماعی در ایران در زمان علی شاه

3-2- اوضاعسیاسی و اجتماعی در زمان ابراهیم شاه

3-3- اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان شاهرخ میرزا

3-4- اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان میر سید محمد (شاه سلیماشانی)

3-5- علل فروپاشی سلسله افشاریه

نتیجه گیری

فهرست منابع و مآخذ

ضمایم

 

منابع و مأخذ:

1- استرآبادی، میرزا مهدی خان، جهانگشای نادری، به اهتمام سید عبدالله انواه، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، 1341

2- استرآبادی، میرزا مهدی خان، دره نادره، به تصحیح دکتر سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، 1341

3- اوتر، ژان، عصر نادرشاه افشار، ترجمه، دکتر علی اقبالی، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، 1363

4- اشرفیان، آرونوا، دولت نادرشاه افشار، ترجمه، حمید امین، تهران، انتشارات شبگیر، 1356

5- احمد پناهی سمنانی، محمد، نادرشاه بازتاب حماسه ملی، تهران، کتابخانه نمونه، 1368

6- افراسیابی، بهرام، عقاب کلات و نامه‌های طبیب نادر، تهران، انتشارات سخن، 1370

7- بازن، پادری فرانسوی، نامه‌های طبیب نادرشاه، ترجمه، دکتر علی اصغر حریری، تهران، انتشارات شرق، 1365

8- باستانی پاریزی، محمد ابراهیم، افشارها در کرمان، تهران، چاپ بهمن، 1367

9- پرایس، کریستین، تاریخ هند اسلامی، ترجمة، مسعود رجب نیا، تهران، بنگاه ترجمه نشر کتاب، 1356

10- پاکباز، تقوی، نادرشاه افشار، شامل پیراسته و کوتاهشدة درة نادره، تهران، انتشارات بنیاد، 1369

11- حذین، محمد علی، تاریخ حذین، اصفهان، انتشارات تأئید، 1332

12- دبیر سیاقی، سید محمد، سازمان اداری حکومت صفوی، ترجمه، مسعود رجب نیا، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1368

13- رضایی، عبدالعظیم، گنجینة تاریخ ایران، صفویان، افشاریان، زندیه و قاجار، (جلد دوازدهم)، تهران، انتشارات اطلس، 1378

14- ریاض الاسلام، تاریخ روابط ایران و هند، ترجمه، محمد باقر آرام،تهران، انتشارات امیر کبیر، 1373

15- سیوری، راجر، ایران عصر صفوی، ترجمه، کامبیز عزیزی، تهران، انتشارات سحر، 1363

16- شعبانی، دکتر رضا، تاریخ اجتماعی ایران عصر افشاریه، تهران، انتشارات قومس، 1375

17-شمیم، علی اصغر، از نادر تا رضا خان میر پنج، تهران، انتشارات مدبو، 1373

18- شفیع تهرانی، محمد، تاریخ نادرشاهی به اهتمام دکتر شعبانی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1369

19- شعبانی، دکتر رضا، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره‌های افشاریه و زندیه، قم، چاپ دوم، انتشارات مهر، 1378

20- صنعتی زاده کرمانی، نادر فاتح دهلی، تهران، دنیای کتاب، 1368

21- فریزر، جیمز، تاریخ نادرشاه افشار، ترجمه، ابوالقاسم ناصر الملک، تهران، انتشارات توس، 1368

23- قزوینی، ابوالحسن، فواید صفویه در ذکر افشاریه، ترجمه، دکتر مریم احمدی، تهران، مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1368

24- کشیشان با ژوئیت فرانسوی، نامه‌های شگفت انگیز، ترجمه،‌دکتر بهرام فره‌وشی، تهران، مؤسسه اندیشه جوان، 1370

25- گلستانه، ابوالحسن محمد امین، مجمل التواریخ شامل وقایع و رویداد‌های سی و پنج سالة بعد از نادرشاه، به سعی و اهتمام مدرس رضوی استاد دانشگاه، تهران، انتشارات کتابخانة ابن سینا، 1344

 26- لارودی، نورالله، زندگی نادر پسر شمشیر، تهران، انتشارات ایران زمین، 1370

27- لوی، دکتر حبیب، تاریخ یهود ایران (جلد سوم)، تهران، انتشارات یهودابروخیم، 1334

28- لاکهارت، لارنس، نادرشاه، ترجمه، مشفق همدانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1357

29- لاکهارت، لارنس، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه بر ایران، ترجمه، مصطفی قلی عماد، تهران، انتشارات مروارید، 1364

30- لاکهارت و دکتر غلامرضا افشار نادری، نادرشاه آخرین کشورگشای آسیا، ترجمه، دکتر اسماعیل افشار نادری، تهران، انتشارات دستان، 1377.

31-ملایری، محمد، سفرنامة حزین، و سخنرانی ایرانشناس و نویسندة معروف دکتر لاکهارت در انجمن همایونی آسیایی مرکزی لندن، تهران، انتشارات بنیاد، 1369

32- مینورسکی، ولادیمیر، تاریخچه نادرشاه، ترجمه، رشید یاسمی، تهران، کتابهای سیمرغ سیمرغ وابسته به انتشارات امیرکبیر، 1363

33- میر احمدی، دکتر مریم، دین و دولت در عصر صفوی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1369

34- میر احمدی، دکتر مریم، تاریخ سیاسی و اجتماعی عصر صفوی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1371

35- مروی، محمد کاظم، عالم آرای نادری، به تصحیح دکتر محمد امین ریاحی، تهران، انتشارات علمی، 1374

36- مرعشی صفوی، میرزا محمد خلیل، مجمع التواریخ، به توحیح و اهتمام دکتر عباس اقبال آشتیانی، تهران، انتشارات احمدی، کتابخانه طهوری، کتابخانه سنائی، 1362

37- وزیری، احمد علی خان، تاریخ کرمان، بکوشش دکتر محمد ابراهیم باستاین پاریزی، تهران، انتشارات علمی، 1340

38- نصیری، محمدرضا، مکاتبات تاریخی ایران دوره افشاریه، جهاد دانشگاهی دانشگاه گیلان، 1364.

39- نوائی، دکتر عبدالحسین، نادرشاه و بازماندگامش، تهران چاپ تک، 1368

40- هنوی، جونس، زندگی نادرشاه، ترجمه، دکتر اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1346


 

پایان نامه ی رشته تاریخ با موضوع تاریخ ساسانیان. doc

پایان نامه ی رشته تاریخ با موضوع تاریخ ساسانیان. doc

پایان نامه ی رشته تاریخ با موضوع تاریخ ساسانیان. doc

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 250 صفحه

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد M.A

رشته تاریخ گرایش تاریخ ایران اسلامی

 

چکیده:

پایان نامه حاضر می کوشد شکل گیری و گسترش نظام حکومتی ایران دوره ای ساسانی را از سال 226تا 420  میلادی روشن سازد.محور این تحقیق توصیفی است پیرامون بخش های قضایی و اداری دیوانسالاری ساسانی. در این میان ، مقام های مربوط به این نظام مورد توجه  قرار گرفته اند .فصل اول تحقیق که حکم مدخل را دارد ،روند قدرت یابی و استقرار حکومت ساسانی را در دوره ای اردشیر بابکان مورد بررسی قرارمی دهد ؛ سال های کوشش او در برقراری پیوندهای نزدیک میان دین و حکومت و به عبارت بهتر ، اتخاذ شکلی یگانه از دین به عنوان دین رسمی ، در جریان این روند مورد بحث قرار گرفته است . فصل دوم ،جزئیات مربوط به طبقات اجتماعی در این دوره گردآوری و تحلیل شده اند ، درفصل سوم تصویری کلی از نظام دیوانی ساسانیان ارائه می کند. فصل چهارم مشاغل دیوانی و درباری دیوانسالاری ساسانی را مورد بررسی قرار می دهد . بالاخره ،در فصل پایانی ،شخصیت های برجسته ای که در دیوانسالاری ساسانی ایفای نقش کردهاند ، مورد شناسای و تحقیق قرار گرفته اند .

روش تحقیق به کار رفته در این بررسی بیش از هر چیز روش کتابخانه ای است .داده های این بررسی از متن های نوشتاری گردآوری شده اند . در ارائه ای این داده ها از شیوه ی توصیفی – تحلیلی استفاده شده است و در مواقع لزوم ،کوشش شده است مباحث متناقض مورد تحلیل نیز قرار گیرند.

 

واژگان کلیدی : دیوانسالاری – ساسانیان-  مشاغل دیوانی و درباری – طبقات اجتماعی – شخصیت های دیوانی .

 

مقدمه:

اعراب بعد از حمله به ایران و سقوط تیسفون خود را با سازمانی منظم و تا حدی پیچیده یافتند که تصرف در آن را نه در حد توانایی خویش و نه به مصلحت خود می‌دیدند؛ از این رو نه تنها در آن نظام تغییری ندارند بلکه ناچار شدند که بعضی از روشهای خود را تغییر دهند.

شناخت نهادهای دیوانی ایران پیش از اسلام به ویژه در دوره‌ی ساسانی برای بررسی و درک مناسبات درونی نظام این عصر برای تاریخ نگار از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی فهم و دریافت آن‌ها دشوارتر از تاریخ سیاسی است. این دشواری عمدتاً به واسطه‌ی آن است که منابع موجود چندان پرتوی بر این نهادها نمی‌افکنند. این واقعیت دریافت علمی از کارکرد این نهادهای دیوانی را دشوار کرده است. بنابراین در پژوهش حاضر به این موضوع توجه خاصی شده است.

اشارات مربوط به دیوان‌های عصر ساسانی را به گونه‌های مختلف در روایات ونوشته‌های دوره‌ی اسلامی می‌توان یافت. بعضی از این اشارات در خلال اخبار یا اوصافی که درباره‌ی برخی از آداب و رسوم آن دوران در این مآخذ آمده می‌یابیم. برخی دیگر را نیز از طریق توصیفی‌های که درباره مهرهای مختلف بعضی از شاهان ساسانی و کاربرد آن‌ها در امور مختلف مملکتی آمده می‌یابیم چرا که هر یک از مهرها نمودار دیوانی بوده است و گاهی هم از طریق نامهای فارسی بعضی از دیوان‌ها که پس از ترجمه به عربی همچنان نام قدیم خود را حفظ کرده و در عصر خلفا هم با همان نام فارسی و همان روش قدیم به کار خود ادامه داده‌اند، از نام و وظایف آنها آگاه می‌شویم.

از مهمترین کتاب‌هایی که به این نظام دیوانی پرداخته‌اند «صبح الاعشی فی کتابه الانشاء اثرقلقشندی می‌باشد.

کتابی به نام «گاهنامه» که به نظر بعضی از مورخان و دانشمندان اسلامی همچون مسعودی رسیده نیز حاوی مطالبی درباره مشاغل و وظایف دیوانی ساسانی است که مسعودی در مواردی از آن یاد کرده است. در کتاب گاهنامه مراتب مختلف دیوانی (ششصد مرتبه) برحسب ترتیبی که به آن داده‌اند ذکر شده است. ولی جز معدودی از مناصب مهم و درجه یک و بعضی از مشاغل درجات پایین‌تر در مأخذ اسلامی انعکاس نیافته است. به جز آنچه مسعودی در کتاب «التنبیه و الاشراف» درباره بزرگترین مناصب دولت ساسانی ذکر کرده دو صورت دیگر از همین مناصب بزرگ یکی در تاریخ یعقوبی و دیگری در کتاب مروج الذهب مسعودی با کمی اختلاف در ترتیب آن ها آمده است. به نظر محققان فهرستی همانند آنچه جاحظ در کتاب التاج درباره ترتیب مراتب دربار ساسانی ذکر کرده همه از کتاب گاهنامه گرفته شده است. فهرستی از مناصب و طبقات در نامه تنسر آمده است. طبری هم در خلال مطالب خود مخصوصا در وصف بهرام پنجم و مهرنرسی مطالبی از مناصب و مشاغل دیوانی ذکر به میان آورده است.

از محققان کسانی که تا حدی به این موضوع پرداختند محمدی ملایری در جلد پنجم تاریخ و فرهنگ ایران است که در این جلد به دیوان‌ها به خصوص دیوان خراج، دیوان رسایل و دبیران این دیوان و مشاغل و مناصب دیوانی و درباری، مطالبی را مورد بررسی قرار داده است. محمد علی امامی شوشتری نیز در کتاب تاریخ شهریاری در شاهنشاهی ساسانی مطالبی را درباره دیوان‌ها، پیدایش دیوان‌ها و مناصب دیوانی و درباری مطالبی ذکر کرده است.

سعید نفیسی نیز فهرستی از مناصب و مشاغل مهم دوران ساسانی را در کتاب تاریخ تمدن ایران ساسانی آورده و حدود نود و هشت (98) منصب را مورد بررسی قرار داد و درباره هر یک کم و بیش شرحی داده است. هرچند هنوز در این زمینه باب تحقیق در بسیاری از زمینه‌ها باز است ولی باید آن را گام بسیار مفیدی در شناخت تشکیلات دیوانی آن زمان دانست.

 در نگارش این پژوهش از کتاب‌های فراوانی به ویژه کتاب تاریخ شهریاری در شاهنشاهی ساسانی، تاریخ تمدن ایران ساسانی، تاج اثر جاحظ و محمدی ملایری جلد پنجم استفاده‌های فراوانی به عمل آمده است.

دشواری‌هایی که پژوهش‌هایی از این دست با آن مواجه می‌شوند، دگرگونی و یا تحریف عنوان دیوان‌های دوره‌ی ساسانی در جریان انتقال آن به دوره‌های اسلامی توسط کابتان و مترجمان اسلامی است. برخی از این عنوان‌ها به کلی صورت عربی به خود گرفته و جزیی از این زبان شدند که این تحول در مواردی سبب تعبیر متفاوتی برای کارکرد این دیوان‌ها شده است. در عین حال پاره‌ای دیگر همچنان شکل فارسی خود را حفظ نموده‌اند و بهتر می‌توان به ریشه و اصل آن پی برد. برخی دیگر به گونه‌ای تغییر شکل دادند که شناخت اصل آن‌ها نیاز به وقت و تأمل بیشتری دارد.

اصطلاحات فارسی که به دیوان عربی انتقال یافتند نمودار مشاغل و مراتب درجات رسمی و اداری در دستگاه حکومت خلفا است از همین نمونه‌ها می‌توان تا حدی درباره خصوصیات آن دیوان‌ها و کیفیت ترجمه آن‌ها اطلاعات سودمندی به دست آورد. ولی مشکل آن است که این واژه‌ها و اصطلاحات فنی و دیوانی قبل از اسلام ایران به دوران اسلامی و مآخذ عربی انتقال یافته یا از اصل فارسی با خط پهلوی یا از اصل فارسی با خط اسلامی بوده که  در هر دو حال از تحریف مصون نمانده، از این رو دست‌یابی به مفهوم اصلی آن دشوار گردیده است. از طرف دیگر انتقال تمدن و فرهنگ ایران قبل از اسلام از عصری با ویژگی‌های خاص خود به عصر دیگری که در اثر برخورد با عوامل دیگر، در مسیر تحول تدریجی و تاریخی خود، ویژگی‌های دیگری هم یافته و به مقتضای اوضاع و احوالی که بر آن گذشته به شکلی دیگر یا به زبانی دیگر هم درآمده، به همین سبب بسیاری از بخش‌های مهم و اساسی آن را پرده‌ای از ابهام ناشی از تعریب پوشانده است.

موضوع سازمان اجتماعی ایران در دوره ساسانیان بسیار پیچیده است و هنوز در تاریخ حل نشده است. این پیچیدگی به خاطر عدم وجود اسناد و مدارکی که مقارن با حوادث آن زمان تنظیم شده باشد، عدم مطالعه در آثار و حفاری‌های مربوط به اوایل قرون وسطایی ایران و تناقض‌گویی‌ها و قطع رشته منابع اخبار، که گاهی به سکوت نیز برگزار شده و مبتنی بر اخبار و روایات ساسانی است حل این موضوع را دشوارتر می‌سازد. از طرف دیگر گزارش‌های منابع با یکدیگر مغایرت دارند. این امر حاصل دو پدیده است، اولی به لایه‌های اصلاحات مربوط می‌شود یعنی هنگامی که نظام قدیمی ساسانی با اصلاحات قباد و سپس خسرو انوشیروان در سده ششم میلادی موجه و تکمیل شد. مسئله دوم مربوط به ماهیت منابعی است که به تشریح مفصل سازمان اداری دولت ساسانی می‌پردازد. از آن‌جا که بیش‌تر اطلاعات متعلق به دوره اسلامی است در استفاده از آن‌ها باید شرط احتیاط را رعایت کرد، زیرا به نظر می‌رسد که در واقع بیش‌تر سازمان اداری خلفای عباسی را توصیف کرده‌اند، نه سازمان اداری  دوره ساسانی را. از سوی دیگر سازمان دولتی ایران در دوره ساسانیان از لحاظ بسط و توسعه راه دور و درازی را پیموده است. بنابراین تصورات متداول و معمول فقط برای اواخر دوره‌ی این حکومت مصداق پیدا می‌کند.

دشواری دیگر در پژوهش مشاغل و مناصب دیوانی آن است که یک لقب یا یک عنوان افتخاری ممکن است در طول زمان تغییر یافته باشد برای مثال مقام فرمذار در زمان شاپور یکم، بعداً صفت وزرگ به واژه افزوده می‌شد و تبدیل به صدر اعظم یا به عنوان شخص دست راست شاه قرار گرفت. باید متذکر شد که تغییرات دائمی که در فهرست اسامی مناصب دولتی به وجود آمده در تقسیم وظایف آن‌ها برای محققان ابهام ایجاد کرده است.

اگر جه منابع بسیار است عدم دسترسی به کتابخانه های غنی و مکان های فرهنگی بر مشکلات تحقیق افزود ؛در عین حال بسیاری از منایع که در ارتباط با موضوع بوده اند توجه نشده است زیرا از توان و زمان مشخص خارج است . همچنین بسیاری از منابع یا در کتابخانه ها موجود نیست یا به زبان های دیگر است چون حیطة زمانی تحقیق دوران طولانی را در بر می گیرد ؛ طبعاً فرصت ترجمه تمام این منابع نبوده است . تا اینکه مفاهیم مورد نظر را در لابلای آن ها نماید.

تمرکز و دین دو اصل اساسی و بنیادی است، که شاهنشاهی ساسانی در دوره طولانی تاریخ ایران قبل از اسلام به آن شناخته شده است. با توجه به اینکه در زیر لوای همین دو اصل است که خاندان ارشک می‌شود و سرانجام پیروز می‌گردد. ساسانی‌ها توانستند حکومت قوی مبتنی بر اصل تمرکز و دین ایجاد کنند و سازمان حکومتی بر مبنای دیوان سالاری دقیق و وسیع استوار نماید. بایسته می‌نماید که فصلی را به این موضوع مهم یعنی چرایی و چگونگی روی آوردن ساسانیان به هخامنشیان اختصاص دهیم و در آن به اختصار چگونگی تشکیل حکومت ساسانی و زمینه‌هایی که منجر به روی کار آمدن ساسانیان شد را مورد بحث قرار دهیم خصوصاً جایگاه دینی ساسانیان با توجه به پیوندی که ساسان جد اردشیر به معبد آناهیتا داشت و سرپرستی آن را به عهده داشت و ادعای وابستگی به خاندان هخامنشی از دیگر مسایلی است که لازم می‌نماید، با توجه به اینکه اردشیر برای به دست آوردن مشروعیت لازم از آن‌ها سود جست، مورد توجه قرار بگیرد.

در فصل بعد پیچیدگی و گوناگونی اوضاع اجتماعی، تقسیم جامعه ایرانی به گروه‌های اجتماعی در عصر ساسانی و دوره‌های قبل مورد بررسی قرار می‌گیرد. طبقات اجتماعی مسأله‌ای بوده که از دیرباز به وفور در نوشته‌هایی تاریخی از آن سخن به میان رفته است.

در اوستا جامعه ایرانی به سه طبقه تقسیم شده است 1ـ روحانیون 2ـ جنگجویان 3ـ کشاورزان. گسترش زندگی شهری،  داد و ستد و پیدایی دستگاه دیوان سالاری خواه ناخواه موجب دگرگونی‌هایی گردید که بر طبقه سوم اجتماعی تأثیر گذاشت و تفاوت آن شد که طبقه‌ای به نام دبیران به وجود بیایند و کشاورزان و صنعتگران در رتبه چهارم قرار گرفتند. به همین خاطر این فصل به طبقات اجتماعی اختصاص گرفته است. با این حال طبقه‌ی دبیران را در فصل نظام دیوانی مورد بررسی بیشتر قرار می‌دهیم، چرا که دبیران نقش مهمی در اداره امور دیوان‌ها و نوشتن نامه‌ها و اسناد مختلف در موضوع‌های گوناگون داشتند و رفته رفته کار دبیری به آن پایه از اهمیت و اعتبار رسید که در آن دوران نه تنها نسبت به طبقات دیگر برتری یافتند بلکه حتی در ردیف وزیران قرار گرفتند. ورود به این طبقه به کسانی اختصاص داشت که هم از دودمان‌های سرشناس و مورد اعتماد باشند، هم با آموزش‌های علمی و تمرین‌های عملی مهارت فنی و دانش و ادب لازم را به دست آورده و در زمره اهل رای و تدبیر درآمده و شایسته هم نشینی با بزرگان و دولتمردان گردیده باشد.

در این فصل همچنین نقش مهم روحانیون خصوصاً موبدان موبد که با گذر زمان در دربار ساسانی نفوذی روز افزون یافت ، مورد بررسی قرار گرفته است.

مورد دیگری که در این فصل به آن پرداخته شده طبقه جنگجویان و نقش سواره نظام و پیاده نظام در جنگ می‌باشد. در پایان طبقه کشاورزان و صنعتگران مورد توجه قرار گرفته است.

پادشاهان ئساسانی برای قدرت بخشی به حکومت مرکزی و محافظت دقیق سرزمین زیر سلطه خویش سعی در تقویت دیوان ها داشتند به همین دلیل با گذشت زمان بر دامنه قدرت و مسئو لیت نهادهای دیوانی افزوده شد ؛ پادشاهان ساسانی با بهر ه گیری از نهادهای  دیوانی سلسله های پیشین در طی چندین قرن توانستند الگویی مناسب از شیوه حکومتی عرضه کنند که دیوان ها نقش اساسی را در آن ایفاء می کردند .بایسته می نماید که فصلی را به  نظام دیوانی دوره ساسانیان اختصاص داده شود. در این فصل واژه دیوان و تاسیس دیوان‌ها که به سلسله کیانی نسبت می‌دهند را مورد بررسی قرار دادیم. همچنین دیوان‌هایی چون دیوان ریاست طبقات جامعه، دیوان سپاه، دیوان رسایل، دیوان دادرسی و دیوان‌های دیگر از جمله مسایلی بودند که در این رساله مورد توجه قرار گرفتند.

شایسته توجه است که دوره ساسانی به لحاظ تنوع و شمار مشاغل دیوانی و مناصب درباری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. اگرچه پیشینه‌ای این مشاغل و مناصب به دوره‌های پیشین به ویژه هخامنشیان باز می‌گردد ولی تعداد و نیز کارکرد این‌ها در دوره‌ی ساسانیان گسترش بیشتری یافت. بعدها این مشاغل به دوران اسلامی انتقال یافت. این فصل از آن جهت دارای اهمیت می‌باشد که مشاغل و مراتب رسمی و اداری و درباری را بررسی می‌کند که از این طریق می‌توان تاحدی درباره خصوصیات دیوان‌ها اطلاعات سودمندی به دست بیاوریم.

آخرین فصل را به صاحب منصبان عالی مقام از آغاز دوره‌ی ساسانیان تا بهرام پنجم اختصاص دادیم. این فصل به نقش روحانیون برجسته این عصر، یعنی تنسر، کرتیر، آذرپاد مهراسپندان و مهرنرسی با توجه به اهمیت مقام و نفوذ ایشان در دربار شاهان ساسانی و نقش آن‌ها در تقویت دیانت زرتشتی خواهیم پرداخت. دراین فصل این منصب که آیا تنسر وابرسام دارایی هویتی یگانه و  یا متمایز هستند مورد بررسی قرار گرفته است.

در نگارش این پژوهش معرفی نظام دیوانی دوره ساسانی مورد نظر نگارنده بوده است. با این امید که بتوانم از عهدة این امر مهم با توجه به اهمیت و گستردگی آن برایم و بتوانم گامی هرچند کوچک در جهت معرفی نظام دیوانی این دوره بردارم هرچند هنوز زمینه تحقیقات زیادی در این باب باز است ولی این تحقیق به نوبه‌ی خود گره‌گشایی در این زمینه خواهد بود.

 

فهرست مطالب:

مقدمه

معرفی منابع

فصل اول: تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت و اتحاد دین و دولت

1-1 ساسانیان ادامه دهنده را هخامنشیان

1-2 تلاش اردشیر در جهت تشکیل حکومت

1-3 اتحاد دین و دولت در عصر ساسانیان

2- فصل دوم: مروری بر طبقات اجتماعی در عصر ساسانیان

1-2 تعریف طبقه اجتماعی

2-2 طبقات اجتماعی

3-2 طبقه روحانیون

1-3-2 موبد

2-3-2 موبدان موبد

3-3-2 هیربد

4-3-2 زوت و راسی

5-3-2 دستور

4-2 طبقه جنگجویان:

1-4-2 وظیفه جنگجویان

2-4-2 تقسیم طبقات جنگجویان

1-2-4-2 سوار نظام

2-2-4-2 پیاده نظام

5-2 طبقه کشاورزان و صنعتگران

3– فصل سوم: نظام دیوانی در عصر ساسانیان

1-3 شناخت سازمان‌های داخلی دوره ساسانیان

2-3 دیوان پیدایش دیوان‌ها

3-3 دیوان ریاست طبقات جامعه وزرگ فرمذار یا بزرگ فرماندار – وظایف و اختیارات وزیر

4-3 دیوان سپاه – ایران سپاهید. ارتشیاران سالار – ارگبد

5-3 دیوان دادرسی (داد)

1-5-3 ارزش داد و دادگستری

2-5-3 منشا قوانین در عصر ساسانیان

3-5-3 خوزه قضات

4-5-3 ادله اثبات دعوی

5-5-3 پادشاه در منصب قضاوت

6-5-3 روحانیون در منصب قضاوت

6-3 دیوان رسایل (دیوان دبیران)

7-3 طبقه‌ی متحخدمین ادارات (دبیران)

1-7-3 دبیر

2-7-3 دبیربد (ایران دبیربد)

3-7-3 اهمیت دبیران و دیدگاه شاهان به دبیران

4-7-3 چگونگی برگزیدن دبیران

5-7-3 وظایف دبیران

6-6-3 اصناف دبیران

1-6-6-3 دین دبیر

2-6-6-3 دبیران دیوان خراج

3-6-6-3 گذک آمار دبیر

4-6-6-3 واسپوهرگان آمازکار

5-6-6-3 روانیگان دبیر

6-6-6-3 آذربادگان دبیر

7-6-6-3 گنج آمار دبیر

8-3 دیوان سرای شمرهیا دیوان استیفا (اداره مالیه)

9-3 دیوان خراج

1-3-9 خسرو انوشیروان و اصلاح نظام مالیاتی

2-9-3 واستر پوشان سالار

3-9-3 آمار کار

4-9-3 دهقانان

5-9-3 جایگاه دهقانان

10-3 دیوان درآمدهای کل کشور – شهر آمار دبیر

11-3 دیوان خزائن

12-3 گهبد و ضرب مسکوکات

13-3 دیوان آتشکده‌ها – آتش آمار دبیر

14-3 دیوان برید

15-3 دیوان اشراف

16-3 دیوان ایران دربد – دربد

17-3 دیوان مهرشاهی (دیوان خاتم )

18-3 دیوان احشام – آخور آمار دبیر – آخورسالار

19-3 دیوان ویژگان

20-3 دیوان نوروز

21-3 دیوان کستبزود (دیوان آب) – وظیفه‌ی دیوان آب

22-3 دیوان جامه خانه

23-3 ایوان درستبد

4-  فصل چهارم

مشاغل دیوانی و درباری

1-4 پادشاه

2-4 شاه  ، وظیفه متقابل شاهان و پادشاهان

3-4 شهرب

4-4 مرزبان

5-4 اسپهبد

6-4 پادگوسپانان

7-4 بیدخش

8-4 اندرزبد

9-4 آموزگاران اسواران

10-4 درپوشان جادگ گو و دادور (مدافع درویشان و دادور)

11-4 خرم باش

12-4 پشتیگبان سالار

13-4 مهماندار

14-4 خوانسالار

15-4 پذشخوار

16-4 مردبذ

17-4 دیده‌بان سلطنتی

18-4 گنجور

19-4 دواتدار

20-4 کاروانسالار

21-4 تغاربد

22-4 آیین بد

23-4 بازاربد

24-4 کیروگ بد – هنربد

5 - فصل پنجم

شخصیت‌های برجسته دوره ساسانیان

1-5 تنسر – تنسر شخصیتی تاریخی است

2-5 ابرسام – تنسر و ابرسام

3-5 کوتیر و تقویت روحانیت زرتشتی – کوتیر – کوتیر و شاپور یکم و ترقی مقام وی در شاهان بعدی – کویتر کتیبه‌های وی

4-5 آذرپاد مهراسپندان

5-5 مهرنرسی

6– نتیجه

7 – فهرست منابع و ماخذ

 

منابع و مأخذ:

-           آبراهامیان: یرواند،ایران بین دو انقلاب، درآمدی بر جامعه شناسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل محمدی، مجدابراهیم فتاحی، تهران ،نشر نی، 1378.

-           آجودانی، ماشاالله: مشروطه ایرانی، تهران،اختران، 1382.

-           اتحادیه، منصوره: پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت ، (دوره اول و دوم مجلس شورای ملی)، تهران ، نشر گستر، 1361.

-           آدمیت، فریدون: امیر کبیر و ایران، تهران، امیر کبیر، ، چاپ هشتم، 1378.

-           آدمیت، فریدون: اندیشه ترقی و حکومت قانون ، عصر سپهسالار، تهران، خوارزمی، 1356.

-           آدمیت، فریدون: فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ، تهران، سخن، 1340.

-           آرین پور، یحیی: از صبا تا نیما، تهران، ج1 ،1354.

-           آوری، پیتر: تاریخ معاصر ایران از تاسیس تا انقراض سلسله قاجاریه ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، نشر عصایی، ج 3،  1369.

-           اسپاروی ، ویلفرید: بچه های دربار... ، ترجمه شاملویی پور، انتشارات انجمن قلم، سال 1379.

-           احتشام السلطنه،خاطرات احتشام السلطنه یا یادداشت های احتشام السلطنه  به کوشش موسوی ، انتشارات زوار ، سال 1367 .

-           افشاری، پرویز :صدراعظم های سلسله قاجاریه، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1372.

-           ارفع الدوله : ایران دیروز یا خاطرات پرنس ارفع الدوله، تهران‌چاپخانه‌وزارت‌فرهنگ و‌هنر، 1345 ش.

-           افشاری یزدی، محمود : سیاست اروپا در ایران ترجمه سید ضیاءالدین دهشیری، انتشارات موقوفات دکتر افشار وابسته به دانشگاه تهران، تهران، 1358.

-           افضل الملک ، غلامحسین :افضل التواریخ به کوشش منصور، اتحادیه و سرویس سعد وندیان، تهران نشر تاریخ ایران، 1361.

-           اقبال آشتیانی ، عباس : میرزا تقی خان امیرکبیر، به کوشش ایرج افشار، تهران 1340 چاپ تابان.

-           الگار، حامد : دین و دولت در ایران نقش علما در دوره قاجار، ترجمه ابوالقاسم ستری، چاپ دوم، انتشارات توس، تهران، 1369.

-           الموتی، ضیاءالدین: فصولی از تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران جنبش های چپ ، چاپ بخش،تهران، 1370.

-           اوکارنر، فردریک: تاریخ معاصر ایران از مشروطه تا جنگ جهانی اولترجمه حسن زنگنه، نشر شیراز، تهران، 1376.

-           اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: خلسه یا خوابنامه، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، کتابخانه طهوری، 1348 ش.

-           اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: تاریخ منتظم ناصری، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی،تهران، دنیای کتاب،جلد 3،1361.

-           اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: الماثروالآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، بی نا، 1363.

-           اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه ، با مقدمه و کوشش ایرج افشار، تهران، امیر کبیر، 1354.

-           اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: مرآت البلدان به تصحیح عبدالحسین نوایی و میر هاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران،جلد 3، 1367.

- اشرف، احمد: موانع رشد سرمایه داری در ایران، در دوره قاجاریه، انتشارات زمینه تهران، 1351.

-           امین الدوله ،میرزا علی خان: خاطرات سیاسی امین الدوله به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، زیر نظر ایرج افشار، انتشارات امیر کبیر، 1370.

-           امین الدوله ، میرزا علی خان:  سفرنامه امین الدوله با مقدمه علی امینی، و به کوشش کاظم اسلامیه ، انتشارات توس، تهران 1354.

-           امیرخیزی، حسین: تاریخ آذربایجان، تبریز، فرهنگ، ج 1، 1332.

-           امین لشکر ، میرزا قهرمان امین لشکر: روزنامه خاطرات امین لشکر، وقایع سالهای 1306 تا 21307 به کوشش ایرج افشار – محمد رسول دریاگشت.

-           اقبال، اسماعیل، نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332، انتشارات اطلاعات تهران، 1357.

-           بامداد، مهدی: شرح حال رجال ایران، بی جا، چابخانه بابک، بازرگانی، ج دوم، 1347.

-           بنجامین  ، س.ج. و : سفرنامه بنجامین  ،ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه، ترجمه محمدحسین کردبچه، انتشارات جاویدان ، چاپ دوم 1369.

-           بهار، مهدی:«میراث خوار استعماری»، امیرکبیر، تهران 1357.

-           بهرامی، عبدا...: تاریخ اجتماعی سیاسی ایران ، از زمان ناصرالدین شاه تا آخرین شاه قاجار، انتشارات سنائی ، سال 1362.

-           براون، ادوارد:انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهدی قزوینی، تهران، کویر 1376.

-           بیانی ،عزیزا... : تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان ،  از ماد تا انقراض سلسله پهلوی، انتشارات امیرکبیر، سال 1384.

-           بیانی، خان بابا: پنجاه سال تاریخ ایران در دوره ناصری ، انتشارات علمی، ج اول، چاپ اول 1375.

- زوبر، ب. آ: مسافرت به ارمنستان و ایران ، ترجمه محمود هدایت، تهران ،1323 ش .

-           بهار، محمدتقی ملک الشعرای: سبک شناسی یا تاریخ تطور نثر پارسی، تهران، امیر کبیر ،چاپ ششم،  3 جلد ، 1337 ش.

- پولاک یاکوب، ادوارد: سفرنامه پولاک، ایران و ایرانیان ، ترجمه کیکاوس جهانداری، خوارزمی ،تهران، 1361.

-           تاج، السلطنه: خاطرات تاج السلطنه ،  به کوشش منصوره اتحادیه، سیروس سعدوندیان، تهران، نشر تاریخ ایران، 1361 ش.

-           تیموری، ابراهیم: عصر بی خبری یا تاریخ امتیازات در ایران ، انتشارات اقبال، تهران، 1337.

-           دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی ، تهران،انتشارت  فردوسی،ج 1، 1362.

-           دانشور، داریوش: وقایع دارالخلافه ، گوتنبرگ، مشهد ،1372.

-           دروویل ، گاسپار : سفرنامه دروویل ، ترجمه جواد محبی ، تهران ، گوتنبرگ ، 1348.

-           دیوان بیگی ،میرزا حسین خان: خاطرات دیوان بیگی ، از سال 1375 تا 1317 قمری به کوشش ایرج افشار ، محمد رسول دریاگشت ،انتشارات اساطیر، چاپ اول، سال 1382.

- جنگلی ،میرزا، اسماعیل: قیام جنگی، انتشارات جاویدان ،چاپ اول، تهران 1357.

-           حاج سیاح، خاطرات حاج سیاح یا دوره خوف و وحشت، به کوشش حمید سیاح، به تصحیح سیف الله گلکار ،تهران، انتشارات ابن سینا، 1346 ش.

-           حسینی ، جمال الدین، سلسله تحقیقات قرن اخیر، (رشیدیه و روند تاریخی جنبش تنباکو) ، کتابخانه آستان قدس رضوی، مشهد، بی تا.

-           حائری – عبدالهادی:تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق ، تهران انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم 1374.

-           خان ملک ساسانی، احمد: سیاستگران دوره قاجار، تهران، چابخانه فردوسی،دو جلد،  1346.

-           خورموجی، محمد جعفر: تاریخ قاجار ، حقایق الاخبار ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، زوار، تهران، 1344.

-           چرچیل، جورج. ب: فرهنگ رجال قاجار ، غلامحسین میرزا صالح، انتشارات زرین 1369.

-           دانشور، داریوش: وقایع دارالخلافه، گوتنبرگ، مشهد، 1372.

-           دستره،آنت:مستخدمین بلژیکی درخدمت دولت ایران (1891، 1915/1332، 1314)، ترجمه منصوره اتحادیه نظام مافی ، انتشارات نشر تاریخ ایران، چاپ اول زمستان 1343.

-           رائین، اسماعیل: حقوق بگیران انگلیس در ایران، انتشارات جاویدان، تهران ،1356.

-           رائین، اسماعیل: فراموشخانه و فراماسونری در ایران، تهران امیر کبیر، سه جلد ، 1347.

-           رایت، دنیس:انگلیسیان در ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، انتشارات دنیا، تهران، 1357.

-           رجایی، فرهنگ: مسئله فرهنگ ایرانیان امروز، ایفای نقش در یک عصر تمدن و ضد فرهنگ، تهران، نشر نی 1382.

-           رشدیه، فخرالدین: زندگینامه، بنیانگذار فرهنگ نوین ایران، تهران، هیرمند، 1370.